بازم خبرای خوب .....
سلام بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب .. از اینجا شروع میکنم که بعد از این که از شمال برگشتیم حسنا گلی مامان اسهال شدید گرفت به حدی که زخم شده بود واصلا هم نمیتونست بشینه طفلکی بردمش 2تا دکتر دیگه( اخه منشی دکتر نریمان واسه اخر هفته بهم وقت داده بود) اما واسش ازمایش ادرار ومدفوع نوشتند وگفتند دوباره برم پیششون منم که اصلا حوصله این وقت تلف کردن ها را ندارم(من نمیدونم اینا مدرک کجا گرفتند) روز اول ماه رمضان حسام وواسه اولین بار گذاشتمش پیش باباش وتنهایی با حسنا رفتم دکتر نریمان تا به دکتر گفتم که اسهال گرفته خودش تمام حالتهایی را که واسه حسنا پیش اومده بود وگفت وزمانی که پوشک حسنا را باز کرد واون ودر اون حالت دید سریع شربت وپودر وپماد وشیر خش...
نویسنده :
مامان بهار
11:33